و آن چند عمل است:

سحری خوردن و آن را ترک نکند گرچه به خوردن یک خرمای خشک، یا نوشیدن شربتی از آب باشد و بهترین سحری‌ها سویق یعنی قاووت و خرماست و در خبر وارد شده: که خدا و فرشتگان صلوات می‌فرستند بر آن‌هایی که در سحرها استغفار می‌کنند و سحری می‌خورند.

هنگام خوردن سحری سوره «إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ» را بخواند که هرکه این سوره‌ی مبارکه را هنگام افطار کردن و سحری خوردن بخواند، در فاصله بین این دو زمان ثواب کسی را دارد که در راه خدا در خون خود غلطیده است.

«دعای عظیم‌الشأن سحر» را که از حضرت رضا(علیه‌السلام) روایت شده بخواند، آن حضرت فرموده است: این دعا، دعایی است که امام باقر(علیه‌السلام) در سحرهای ماه رمضان می‌خواند.

«دعای ابوحمزه ثمالی» [را بخواند] در کتاب «مصباح» شیخ طوسى به نقل از ابو حمزه ثمالى آمده است: که حضرت امام زین العابدین(علیه‌السلام) در ماه رمضان بیشتر شب را به نماز مى‌ایستاد و چون سحر مى‌رسید این دعا را می‌خواند.

و نیز این «دعای سحر» را که شیخ برای سحرها نقل کرده بخوان.

دعای ادریس را که شیخ طوسی و سید ابن طاووس روایت کرده‌اند بخوان. برای متن کامل آن به کتاب «مصباح» یا «اقبال» مراجعه کنید.

این دعا را که مختصرترین دعا از دعاهای سحر است و در کتاب «اقبال» آمده بخوان:

يَا مَفْزَعِى عِنْدَ كُرْبَتِى، وَيَا غَوْثِى عِنْدَ شِدَّتِى، إِلَيْكَ فَزِعْتُ، وَبِكَ اسْتَغَثْتُ، وَبِكَ لُذْتُ، لَا أَلُوذُ بِسِواكَ، وَلَا أَطْلُبُ الْفَرَجَ إِلّا مِنْكَ، فَأَغِثْنِى وَفَرِّجْ عَنِّى، يَا مَنْ يَقْبَلُ الْيَسِيرَ، وَيَعْفُو عَنِ الْكَثِيرِ، اقْبَلْ مِنِّى الْيَسِيرَ، وَاعْفُ عَنِّى الْكَثِيرَ، إِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ .

ای پناهگاهم در غم و اندوه، ای دادرسم در دشواری‌ها، به تو پناه آوردم و از تو دادخواهی نمودم و پناه‌جوی تو شدم و به دیگری پناه نمی‌برم و گشایش در کارم را جز از تو نخواهم، پس به فریادم رس و در کارم گشایش ده، ای که عمل اندک را می‌پذیری و از گناه بسیار در می‌گذری، عبادت اندک را از من بپذیر و گناه بسیار را از من درگذر، زیرا تو آمرزنده‌ی مهربانی.

اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ إِيماناً تُباشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَيَقِيناً حَتّىٰ أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَنِى إِلّا مَا كَتَبْتَ لِى، وَرَضِّنِى مِنَ الْعَيْشِ بِما قَسَمْتَ لِى، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، يَا عُدَّتِى فِى كُرْبَتِى، وَيَا صاحِبِى فِى شِدَّتِى، وَيَا وَلِيِّى فِى نِعْمَتِى، وَيَا غايَتِى فِى رَغْبَتِى، أَنْتَ السَّاتِرُ عَوْرَتِى، وَالْآمِنُ رَوْعَتِى، وَالْمُقِيلُ عَثْرَتِى، فَاغْفِرْ لِى خَطِيئَتِى، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

خدایا از تو ایمانی می‌خواهم که دلم آن را لمس کند و باوری می‌جویم که بدانم هرگز چیزی به من نمی‌رسد، جز آنچه تو برایم مقرّر کردی، مرا از زندگی به آنچه نصیبم فرمودی خشنود ساز، ای مهربان‌ترین مهربانان، ای توشه‌ام در غم و اندوه، ای همراهم در سختی‌ها، ای سرپرستم در نعمت‌ها و ای هدف و میل و رغبتم، تو پوشاننده زشتی من و ایمنی‌بخش هراس من و درگذرنده لغزش منی، خطایم را بیامرز، ای مهربان‌ترین مهربانان.

این تسبیحات را که در کتاب «اقبال» آمده بخوان:

سُبْحانَ مَنْ يَعْلَمُ جَوارِحَ الْقُلُوبِ ! سُبْحانَ مَنْ يُحْصِى عَدَدَ الذُّنُوبِ ! سُبْحانَ مَنْ لَايَخْفىٰ عَلَيْهِ خافِيَةٌ فِى السَّمَاواتِ وَالْأَرَضِينَ ! سُبْحانَ الرَّبِّ الْوَدُودِ ! سُبْحانَ الْفَرْدِ الْوِتْرِ ! سُبْحانَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ ! سُبْحانَ مَنْ لَايَعْتَدِى عَلَىٰ أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ ! سُبْحانَ مَنْ لَايُؤاخِذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَ لْوانِ الْعَذابِ ! سُبْحانَ الْحَنَّانِ الْمَنَّانِ ! سُبْحانَ الرَّؤُوفِ الرَّحِيمِ ! سُبْحانَ الْجَبّارِ الْجَوادِ !

منزّه است آن‌که قوای پنهانی دل‌ها را می‌داند، منزّه است آن‌که عدد گناهان را بر می‌شمارد، منزّه است آن‌که پوشیده‌ای در آسمان‌ها و زمین‌ها برای او پوشیده نمی‌ماند، منزّه است پروردگار پرمهر و محبت، منزّه است آن یگانه و فرد، منزّه است بزرگ بزرگ‌تر، منزّه است آن‌که بر اهل فرمانروایی‌اش ستم نمی‌کند، منزّه است آن‌که اهل زمین را به عذاب‌های گوناگون کیفر نمی‌رساند، منزّه است آن مهربان نعمت‌بخش، منزّه است آن رئوف مهربان، منزّه است آن قدرتمند سخاوتمند،

سُبْحانَ الْكَرِيمِ الْحَلِيمِ ! سُبْحانَ الْبَصِيرِ الْعَلِيمِ ! سُبْحانَ الْبَصِيرِ الْواسِعِ ! سُبْحانَ اللّٰهِ عَلَىٰ إِقْبالِ النَّهارِ ! سُبْحانَ اللّٰهِ عَلَىٰ إِدْبارِ النَّهارِ ! سُبْحانَ اللّٰهِ عَلَىٰ إِدْبارِ اللَّيْلِ وَ إِقْبالِ النَّهارِ ! وَلَهُ الْحَمْدُ وَالْمَجْدُ وَالْعَظَمَةُ وَالْكِبْرِياءُ مَعَ كُلِّ نَفَسٍ وَكُلِّ طَرْفَةِ عَيْنٍ وَكُلِّ لَمْحَةٍ سَبَقَ فِى عِلْمِهِ، سُبْحانَكَ مِلْءَ مَا أَحْصىٰ كِتابُكَ، سُبْحانَكَ زِنَةَ عَرْشِكَ، سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ سُبْحانَكَ.

منزّه است آن مهمان‌نواز بردبار، منزّه است آن بینای دانا، منزّه است آن بینای وسعت بخش، منزّه است خدا بر روی آوردن روز، منزّه است خدا بر روی‌ گرداندن روز، منزّه است خدا بر روی گرداندن شب و روی آوردن روز، برای اوست سپاس و بزرگواری و بزرگی و کبریایی، همراه هر نفس و هر چشم برهم زدن و هر برق نگاه که در علم او گذشته، منزّهی تو به انباشتگی آنچه کتابت بر شمرده، منزّهی تو به سنگینی عرشت، منزّهی تو، منزّهی تو، منزّهی تو.