و آن میخچه‌ای است که اغلب در دست پیدا می‌شود. برای این بیماری وارد شده: برای هر میخچه «هفت دانه» جو بگیر و بر هر دانه جو بخوان؛ از اول سوره «واقعه» تا «هَبٰاءً مُنْبَثًّا» را و نیز «هفت مرتبه»:

﴿وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْجِبٰالِ فَقُلْ يَنْسِفُهٰا رَبِّي نَسْفاً فَيَذَرُهٰا قٰاعاً صَفْصَفاً لاٰ تَرىٰ فِيهٰا عِوَجاً وَ لاٰ أَمْتاً﴾

از تو دربارۀ کوه‌ها می‌پرسند، بگو: پروردگارم آن‌ها را [در شروع قیامت] ریشه‌کن می‌کند و کاملاً از هم می‌پاشد؛ پس همه را به‌صورت دشتی صاف و هموار بجا می‌گذارد‌ که در آن هیچ کژی و پَستی و بلندی نمی‌بینی‌

آنگاه یک‌یک دانه‌های جو را به میخچه بمال و آن‌ها را در کهنه‌ای ببند و با سنگی قرار ده و در چای بینداز.

بعضی گفته‌اند: شایسته است این عمل در آخر ماه، هنگامی که ماه پنهان است انجام بگیرد؛

و همچنین نقل‌شده: دارنده میخچه قطعه نمکی را به میخچه بمالد و بر آن سه مرتبه ﴿لَوْ أَنْزَلْنٰا هٰذَا الْقُرْآنَ عَلىٰ جَبَلٍ﴾ را تا آخر سوره «حشر» بخواند و آن را در تنوری بیندازد و به شتاب بگذرد که ان‌شاء‌الله تعالی برطرف خواهد شد؛

و در کتاب «خزائن» آمده است: مالیدن نوره میخچه را برطرف خواهد کرد.