فَإِنْ عَادُوا إِلَى ظِلِّ الطَّاعَةِ فَذَاکَ الَّذِی نُحِبُّ وَ إِنْ تَوَافَتِ الْأُمُورُ بِالْقَوْمِ إِلَى الشِّقَاقِ وَ الْعِصْیَانِ فَانْهَدْ بِمَنْ أَطَاعَکَ إِلَى مَنْ عَصَاکَ وَ اسْتَغْنِ بِمَنِ انْقَادَ مَعَکَ عَمَّنْ تَقَاعَسَ عَنْکَ .
پس (از آنکه اصحاب جمل «طلحه و زبیر و عائشه و پیروانشان» ببصره رسیده آماده جنگ شدند، عثمان ابن حنیف نامه اى بامام علیه السَّلام براى آگاه نمودن از منظور آنان نوشت، و جمله اى از نامه اى که حضرت در پاسخ او نوشت اینست:) اگر به سایه اطاعت و فرمانبردارى برگشتند (دست از تباهکارى کشیده خواستار آسایش شدند) آن همان است که ما دوست مى داریم، و اگر کارها ایشان را به دشمنى و نافرمانى کشاند (آماده جنگ شدند) پس با کمک کسیکه فرمان ترا مى برد برخیز (جنگ کن) با کسیکه فرمانت را نمى برد، و با کسیکه پیرو تو مى باشد بى نیاز باش از آنکه از یارى تو خوددارى مى نماید.
فَإِنَّ الْمُتَکَارِهَ مَغِیبُهُ خَیْرٌ مِنْ مَشْهَدِهِ وَ قُعُودُهُ أَغْنَى مِنْ نُهُوضِهِ .
زیرا کسی که بکارى مائل نباشد نبودنش بهتر از بودن و نشستنش سودمندتر از برخاستن است (چون شخص بى میل بکار که از روى اجبار اقدام نماید ممکن است راز خود را آشکار سازد و دیگران از او پیروى نموده از کار باز مانند).