در «عدة الداعی» این نوشته را برای حفظ زراعت خربزه و خیار و سایر زراعتها از ضرر کرم و آفاتی که آن را فاسد کند نقل کرده و کیفیت آن، چنان است که بر چهار نی، یا چهار کاغذ که در نی بگذارد بنویسد و آنها را در چهار طرف مزرعه قرار دهد.
اَيُّهَا الدُّودُ، اَيُّهَا الدَّوابُّ وَالْهَوامُّ وَالْحَيْواناتُ، اُخْرُجُوا مِنْ هذِهِ الاَْرْضِ وَالزَّرْعِ اِلَى الْخَرابِ، كَما خَرَجَ ابْنُ مَتَّى مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ، فَاِنْ لَمْ تَخْرِجُوا اَرْسَلْتُ عَلَيْكُمْ شُواظاً مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ فَلا تَنْتَصِرانِ؛ ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيٰارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقٰالَ لَهُمُ اللّٰهُ مُوتُوا﴾ فماتوا، اُخْرُجُوا ﴿مِنْهٰا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ﴾ ، ﴿فَخَرَجَ مِنْهٰا خٰائِفاً يَتَرَقَّبُ﴾ . ﴿سُبْحٰانَ الَّذِي أَسْرىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرٰامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى﴾ . ﴿كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهٰا لَمْ يَلْبَثُوا إِلاّٰ عَشِيَّةً أَوْ ضُحٰاهٰا ﴾ . ﴿فَأَخْرَجْنٰاهُمْ مِنْ جَنّٰاتٍ وَ عُيُونٍ وَ كُنُوزٍ وَ مَقٰامٍ كَرِيمٍ﴾ ، ﴿وَ نَعْمَةٍ كٰانُوا فِيهٰا فٰاكِهِينَ﴾ . ﴿فَمٰا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمٰاءُ وَ الْأَرْضُ وَ مٰا كٰانُوا مُنْظَرِينَ﴾ ، اُخْرُجْ ﴿مِنْهٰا فَمٰا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهٰا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصّٰاغِرِينَ﴾ . ﴿اُخْرُجْ مِنْهٰا مَذْؤُماً مَدْحُوراً﴾ . ﴿فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لاٰ قِبَلَ لَهُمْ بِهٰا وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهٰا أَذِلَّةً وَ هُمْ صٰاغِرُونَ﴾
ای کرمها، ای جانوران و حشرات و حیوانات، از این زمین و زراعت به ویرانه روید، آنچنانکه «یونس» فرزند متّی از شکم ماهی بیرون رفت، اگر بیرون نروید، زبانهی خشمگینی از آتش و مِس بر شما میفرستم، پس یاری نشوید، «آیا [داستان] کسانی [که در زمانهای گذشته] از ترس مرگ از دیارشان بیرون رفتند درحالیکه هزاران نفر بودند ندانستی؟ پس خداوند به آنان خطاب کرد: بمیرید!»، پس همگی مردند، «بیرونرو، که تو راندهشدهای»، «پس موسی بیدرنگ ترسان و نگران درحالیکه [پیامد ناگواری را] انتظار میکشید از شهر بیرون رفت»، «[از هر عیب و نقصی] پاک است آن [خداوندی] که شبی بندهاش [محمّد صلی الله علیه وآله] را از مسجدالحرام به مسجد الاَقصی حرکت داد»، «روزی که قیامت را ببینند گویی [در دنیا] جز شامگاهی یا صبحگاهی درنگ نداشتند!»، «پس فرعونیان را [به دنبال بنیاسرائیل] از بوستانها و چشمهسارها [که نعمتهای ما در سرزمین مصر بود] بیرون راندیم و [از] گنجینههای پُرقیمت و قصرهای [مجلل و] نیکو [محروم ساختیم]»، «و نعمتهایی که در آنها عیاشی و خوشگذرانی میکردند»، «[پس از غرقشدنِ فرعونیان] نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه [برای جبران جنایاتشان] مهلت یافتند»، «از این جایگاهِ [رفیعِ با ارزش که عرصۀ تسلیم و فروتنی است] فرود آی! چون تو را نرسد که در این جایگاه، بزرگمنشی کنی، پس بیرون رو که مسلّماً از خوارشدگانی»، «از این جایگاهِ [رفیعِ با ارزش] درحالیکه سزاوار نکوهش و طردشدن هستی بیرونرو!»، «قطعاً ما با سپاهیانی که قدرت رویارویی با آنها را ندارند بهسویشان خواهیم آمد و با ذلت و خواری از آنجا بیرونشان میکنیم».