أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ دَهَاقِینَ أَهْلِ بَلَدِکَ شَکَوْا مِنْکَ غِلْظَةً وَ قَسْوَةً وَ احْتِقَاراً وَ جَفْوَةً وَ نَظَرْتُ فَلَمْ أَرَهُمْ أَهْلًا لِأَنْ یُدْنَوْا لِشِرْکِهِمْ وَ لَا أَنْ یُقْصَوْا وَ یُجْفَوْا لِعَهْدِهِمْ .

پس از ستایش خدا و درود بر پیغمبر اکرم، کشاورزان (داراى آب و زمین) شهرى که تو در آن حکمفرما هستى از درشتى و سخت دلى و خوار داشتن و ستمگرى تو شکایت نموده اند (از رفتارت مرا آگاه ساخته اند) و من (در شکایت ایشان) اندیشه نمودم آنان را شایسته نزدیک شدن تو (اکرام و مهربانى زیادة) ندیدم بجهت آنکه مشرک هستند (گفته اند: آنها آتش پرست بوده اند) و نه در خور دور شدن و ستم کردن بجهت آنکه (با مسلمانان) پیمان بسته اند (جزیه مى دهند و در پناه اسلامند).

فَالْبَسْ لَهُمْ جِلْبَاباً مِنَ اللِّینِ تَشُوبُهُ بِطَرَفٍ مِنَ الشِّدَّةِ وَ دَاوِلْ لَهُمْ بَیْنَ الْقَسْوَةِ وَ الرَّأْفَةِ وَ امْزُجْ لَهُمْ بَیْنَ التَّقْرِیبِ وَ الْإِدْنَاءِ وَ الْإِبْعَادِ وَ الْإِقْصَاءِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ .

پس با ایشان مهربانى آمیخته با سختى را شعار خود قرار ده، و با آنها بین سخت دلى و مهربانى رفتار کن (گاهى سخت و گاهى مهربان باش) و بر ایشان درهم کن بین نزدیک گردانیدن و زیادة نزدیک گردانیدن و دور ساختن و بسیار دور ساختن (حدّ اعتدال را از دست مده) اگر خدا بخواهد.