وَ قَالَ (علیه السلام) :لِعَمَّارِ بْنِ یَاسِرٍ رَحِمَهُ اللَّهُ وَ قَدْ سَمِعَهُ یُرَاجِعُ الْمُغِیرَةَ بْنَ شُعْبَةَ کَلَاماً دَعْهُ یَا عَمَّارُ فَإِنَّهُ لَمْ یَأْخُذْ مِنَ الدِّینِ إِلَّا مَا قَارَبَهُ مِنَ الدُّنْیَا وَ عَلَى عَمْدٍ لَبَسَ عَلَى نَفْسِهِ لِیَجْعَلَ الشُّبُهَاتِ عَاذِراً لِسَقَطَاتِهِ.
امام علیه السّلام چون شنید عمّار ابن یاسر رحمه اللّه به سخن مغیرة ابن شعبه پاسخ مى دهد(در باره اینکه نباید اعتناء نمود بکسی که دین را آلت و ابزار دنیا قرار داده) باو فرمود: ای عمار، مغیره را به خود گزار (بسخنانش اعتناء مکن) زیرا او از دین نگرفته و نیاموخته مگر چیزی که دنیا را به او نزدیک کرده است (چیزی که به درد دنیایش بخورد) و با قصد (دانسته) بر خود مشتبه ساخته تا شبهات (نادرستیهائی که به حق و درست مانند) را بهانه خطاها و لغزشهایش قرار دهد (خلاصه به دین معتقد نیست پس بحث در این گونه شبهات برای آن است که کفر و نفاقش فاش نشود و امر دنیایش منظم باشد).
