أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ الدُّنْیَا لِمَا بَعْدَهَا وَ ابْتَلَى فِیهَا أَهْلَهَا لِیَعْلَمَ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَ لَسْنَا لِلدُّنْیَا خُلِقْنَا وَ لَا بِالسَّعْیِ فِیهَا أُمِرْنَا وَ إِنَّمَا وُضِعْنَا فِیهَا لِنُبْتَلَی بِهَا .

پس از حمد خدا و درود بر پیغمبر اکرم، خداوند سبحان دنیا را براى آخرت قرار داده، و (با اینکه به آشکار و نهانها دانا است) اهل دنیا را در آن بیازمود تا بداند (به دیگران هویدا سازد) که کردار کدامین ایشان نیکوتر است، و ما براى دنیا آفریده نشده و به کوشش در (کار) آن مأمور نگشته ایم (اگر چه هر کس براى طلب روزى ناچار مى کوشد، ولى اصل کوشش در کار آخرتست)و ما را بدنیا آورده اند که با آن آزمایش شویم (تا نیکوکار و بدکار آشکار شوند).

وَ قَدِ ابْتَلَانِی اللَّهُ بِکَ وَ ابْتَلَاکَ بِی فَجَعَلَ أَحَدَنَا حُجَّةً عَلَى الْآخَرِ فَعَدَوْتَ عَلَى الدُّنْیَا بِتَأْوِیلِ الْقُرْآنِ فَطَلَبْتَنِی بِمَا لَمْ تَجْنِ یَدِی وَ لَا لِسَانِی وَ عَصَیْتَهُ أَنْتَ وَ أَهْلُ الشَّامِ بِی وَ أَلَّبَ عَالِمُکُمْ جَاهِلَکُمْ وَ قَائِمُکُمْ قَاعِدَکُمْ .

و خداوند مرا بتو و ترا بمن مبتلى ساخته و آزمایش نموده و یکى از ما را حجّت دیگرى قرار داده است (مرا بر تو حجّت گردانیده، یا آنکه هر یک را بر دیگرى حجّت قرار داده و معاویه نیز بر آن حضرت حجّت بوده که اگر در صدد دفع فساد او بر نمى آمد بازخواست مى شد) پس براى دنیا طلبى بتأویل قرآن شتافتى (از معنى حقیقى آن چشم پوشیده به اندیشه نادرست خود بمردم فهماندى، چنانکه باهل شام مى گفت: من متصدّى امر عثمان هستم و خداوند در قرآن کریم س 17 ى 33 فرموده: وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً یعنى کسیکه به ستم و ناحقّ کشته شود ما ولىّ و وارث او را مسلّط گردانیدیم «تا کشنده را بقصاص رسانده از او انتقام کشد») و از من چیزى (خون عثمان را) خواستى که دست و زبانم جنایت و گناهى مرتکب نشده (نه او را کشتم و نه به کشتنش دستور دادم) و تو با اهل شام مرا به خون عثمان گرفتید، و بر انگیخت فهمیده شما نادانتان و ایستاده شما نشسته تان را (با چنین سخنان نادرست یکدیگر را بر من شورا ندید) .

فَاتَّقِ اللَّهَ فِی نَفْسِکَ وَ نَازِعِ الشَّیْطَانَ قِیَادَکَ وَ اصْرِفْ إِلَى الْآخِرَةِ وَجْهَکَ فَهِیَ طَرِیقُنَا وَ طَرِیقُکَ .

پس در باره خود از خدا بترس، و با شیطان ایستادگى کرده مهارت را از چنگش بیرون کن، و رو بآخرت آور که راه ما و تو است (همه به آن راه خواهیم رفت) .

وَ احْذَرْ أَنْ یُصِیبَکَ اللَّهُ مِنْهُ بِعَاجِلِ قَارِعَةٍ تَمَسُّ الْأَصْلَ وَ تَقْطَعُ الدَّابِرَ فَإِنِّی أُولِی لَکَ بِاللَّهِ أَلِیَّةً غَیْرَ فَاجِرَةٍ لَئِنْ جَمَعَتْنِی وَ إِیَّاکَ جَوَامِعُ الْأَقْدَارِ لَا أَزَالُ بِبَاحَتِکَ حَتَّى یَحْکُمَ اللَّهُ بَیْنَنا وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ .

و بترس از اینکه خداوند از جانب خود ترا به بلاى شتابنده گرفتار نماید که به اصل و بنیانت رسیده و عقبت را ببرد (چنان بلائى که از تو و نسلت اثرى باقى نگذارد، در قرآن کریم س 6 ى 45 مى فرماید: فَقُطِعَ دابِرُ الْقَوْمِ الَّذِینَ ظَلَمُوا یعنى دنباله گروه ستمکار بریده شداشاره باینکه نسل ایشان باقى نماند) من براى تو بخدا سوگند یاد می کنم سوگندى که دروغ در آن راه ندارد که اگر مقدّرات گرد آورنده من و تو را بهم رساند همواره با تو مى مانم ( حَتَّى یَحْکُمَ اللَّهُ بَیْنَنا وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ س 7 ى 87 یعنى) تا خدا بین ما حکم کند (ترا بکیفر ظلم و ستم که کرده اى برساند) که او بهترین داد رسان است.