لَا تَشْتَدَّنَّ عَلَیْکُمْ فَرَّةٌ بَعْدَهَا کَرَّةٌ وَ لَا جَوْلَةٌ بَعْدَهَا حَمْلَةٌ .
گریزى که در پى آن بازگشت، و شکستى که بعد از آن هجوم و حمله به دشمن است بر شما ناگوار نباشد (ننگ ندانید، چنانکه اعراب تصوّر میکنند، زیرا بسا مصلحت در گریز است تا دشمنان سنگرهایشان رها کرده پیش آیند و شما از پشت سر حمله نموده آنها را محاصره نمائید، یا آنکه اگر بر اثر هجوم دشمن گریختید نومید نشوید، بلکه سبب شکست خود را تدارک کرده باز گردید).
وَ أَعْطُوا السُّیُوفَ حُقُوقَهَا وَ وَطِّئُوا لِلْجُنُوبِ مَصَارِعَهَاوَ اذْمُرُوا أَنْفُسَکُمْ عَلَى الطَّعْنِ الدَّعْسِیِّ وَ الضَّرْبِ الطِّلَحْفِیِّ وَ أَمِیتُوا الْأَصْوَاتَ فَإِنَّهُ أَطْرَدُ لِلْفَشَلِ .
و حقوق شمشیرها را بپردازید (با دلاورى شمشیر بر دشمن فرود آورید) و پهلوها (ى آنها) را بر زمین برسانید (آنان را بخاک افکنده نابود سازید) و به نیزه افکندنى که به اندرون (دشمن) کارگر شده و به شمشیر زدن استوار خود را وادار ساخته بسیار کوشش داشته باشید، و آوازها را بمیرانید (اضطراب و نگرانى بخود راه نداده با دل آرام رو به دشمن آورید) زیرا آن بیشتر ترس و نگرانى را دور میکند.
فَوَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ مَا أَسْلَمُوا وَ لَکِنِ اسْتَسْلَمُوا وَ أَسَرُّوا الْکُفْرَ فَلَمَّا وَجَدُوا أَعْوَاناً عَلَیْهِ أَظْهَرُوهُ .
سوگند به آن که دانه را شکافت و انسان را آفرید (منافقین و دو رویان مانند معاویه و عمرو ابن عاص و مروان و دیگران در باطن) اسلام نیاوردند، ولى (از ترس) زیر بار رفتند (خود را مسلمان جلوه دادند) و کفر (شان) را پنهان داشتند، و هنگامى که براى آن یارى کنندگان یافتند آنرا آشکار ساختند (پرچم مخالفت با دین و زد و خورد با ما را افراشتند).