لَا تُقَاتِلُوا الْخَوَارِجَ بَعْدِی فَلَیْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ کمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَکهُ .

بعد از من خوارج را نکشید، زیرا کسیکه می خواسته حق را بدست آورد و خطاء کرده (گمراه شده) مانند کسی نیست که در راه باطل قدم نهاده و آنرا دریافته.

قال الشریف: یعنی معاویة و أصحابه.

(سیدرضی فرماید:) منظور حضرت (از جمله من طلب الباطل فادرکه یعنی کسیکه باطل را خواسته و آن را دریافته) معاویه و پیروان او است (حضرت از کشتن خوارج نهی فرموده برای اینکه مقصود اصلی آنها بدست آوردن حق بوده، و لیکن برای رسیدن به آن براه خطاء افتاده گمراه شدند، و البته چنین کسانی سزاوار کشتن نیستند بخلاف معاویه و یارانش که مقصود اصلی آنان باطل بوده و آنها را باید کشت، چنانکه در سخن پنجاه و ششم فرمود: فاقتلوه یعنی معاویه را بکشید. و اما اینکه آن حضرت خوارج را کشت و کشتنشان را بعد از خود نهی فرمود برای این بود که آنها پیشقدم در جنگ با آن بزرگوار شده و فتنه و فساد کرده مردم را به بدعتهای خویش دعوت نموده نیکان را بقتل می رساندند مانند عبدالله ابن خباب که از اصحاب امیرالمومنین بود او را کشتند و شکم زنش را که آبستن بود دریدند، پس نهی از کشتن ایشان در صورتیست که فتنه و فساد برپا نکنند و خون ناحق نریزند و اقدام بجنگ ننمایند.