تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَیْهَا وَ اسْتَکثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا فَإِنَّهَا کانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کتاباً مَوْقُوتاًأَ لَا تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِینَ سُئِلُوا ما سَلَککمْ فِی سَقَرَ قالُوا لَمْ نَک مِنَ الْمُصَلِّینَ .
امر نماز را مراعات کنید (که معراج مؤمن و ستون دین و نخستین چیزیست که در قیامت از بنده باز پرسى می شود، اگر قبول شد سائر اعمال پذیرفته است، و اگر بحساب نیامد هیچیک از اعمال سودى ندارد) و آنرا محافظت نمائید (از وقت فضیلت آن غافل نمایند) و بسیار بجا آورید، و بوسیله آن (بخدا) نزدیک شوید، زیرا نماز (همانطور که در قرآن کریم س 4 ى 103 مى فرماید: کانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً بر مؤمنین فریضه ایست نوشته و وقت آن تعیین گردیده، آیا گوش (دل) به پاسخ اهل دوزخ نمى دهید آنگاه که از آنها مى پرسند: ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ قالُوا: لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ در قرآن کریم س 74 ى 42 یعنى) چه چیز شما را گرفتار دوزخ ساخت مى گویند از نمازگزاران نبودیم.
وَ إِنَّهَا لَتَحُتُّ الذُّنُوبَ حَتَّ الْوَرَقِ وَ تُطْلِقُهَا إِطْلَاقَ الرِّبَقِ وَ شَبَّهَهَا رَسُولُ اللَّهِ (صلى الله علیه وآله) بِالْحَمَّةِ تَکونُ عَلَى بَابِ الرَّجُلِ فَهُوَ یَغْتَسِلُ مِنْهَا فِی الْیَوْمِ وَ اللَّیْلَةِ خَمْسَ مَرَّاتٍ فَمَا عَسَى أَنْ یَبْقَى عَلَیْهِ مِنَ الدَّرَنِ.
و نماز گناهان را مى ریزد مانند ریختن برگ (از درخت) و رها میکند مانند رها کردن بندها (از گردن چهارپایان) و رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله نماز را به چشمه آب گرم تشبیه فرموده که بر در خانه مردى باشد و شبانه روزى پنج نوبت از آن شستشو کند، پس (معلوم است) دیگر بر چنین کسى چرک باقى نخواهد ماند.
وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهَا رِجَالٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ لَا تَشْغَلُهُمْ عَنْهَا زِینَةُ مَتَاعٍ وَ لَا قُرَّةُ عَیْنٍ مِنْ وَلَدٍ وَ لَا مَالٍ یَقُولُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ .
و حقّ نماز را مردانى از مؤمنین شناخته اند که آرایش کالا (ى جهان) و روشنى چشم از فرزند و دارائى آنان را از آن باز نمى دارد، خداوند سبحان (در قرآن کریم س 24 ى 37) مى فرماید: رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ إِقامِ الصَّلاةِ وَ إِیتاءِ الزَّکاةِ یعنى مردانى هستند که بازرگانى و خرید و فروخت آنها را از یاد خدا و بجا آوردن نماز و دادن زکوة غافل نمى گرداند.
وَ کانَ رَسُولُ اللَّهِ (صلى الله علیه وآله) نَصِباً بِالصَّلَاةِ بَعْدَ التَّبْشِیرِ لَهُ بِالْجَنَّةِ لِقَوْلِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ أْمُرْ أَهْلَک بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها فَکانَ یَأْمُرُ بِهَا أَهْلَهُ وَ یَصْبِرُ عَلَیْهَا نَفْسَهُ.
و رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله با اینکه ببهشت مژده داده شده بود براى نماز (از بس بجا مى آورد) خود را برنج مى افکند بجهت فرمان خداوند سبحان (در قرآن کریم س 20 ى 132): وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها یعنى اهل خود را به خواندن نماز امر کن و خویشتن بر انجام آن شکیبا باش. پس آن حضرت هم اهل خود را به نماز امر مى فرمود و خود را به شکیبایى بر رنج آن وا مى داشت.
ثُمَّ إِنَّ الزَّکاةَ جُعِلَتْ مَعَ الصَّلَاةِ قُرْبَاناً لِأَهْلِ الْإِسْلَامِ فَمَنْ أَعْطَاهَا طَیِّبَ النَّفْسِ بِهَا فَإِنَّهَا تُجْعَلُ لَهُ کفَّارَةً وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَایَةً.
پس براى مسلمانان زکوة با نماز وسیله آشنائى قرار داده شده (اداى آن مانند نماز وسیله تقرّب بخدا است) هر که آنرا بمیل و رغبت و خوشدلى اداء نماید براى او کفّاره و پوشاننده (گناهان) و مانع و نگاهدارنده از آتش (دوزخ) است.
فَلَا یُتْبِعَنَّهَا أَحَدٌ نَفْسَهُ وَ لَا یُکثِرَنَّ عَلَیْهَا لَهَفَهُ فَإِنَّ مَنْ أَعْطَاهَا غَیْرَ طَیِّبِ النَّفْسِ بِهَا یَرْجُو بِهَا مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا فَهُوَ جَاهِلٌ بِالسُّنَّةِ مَغْبُونُ الْأَجْرِ ضَالُّ الْعَمَلِ طَوِیلُ النَّدَمِ.
و نباید کسى (که آنرا پرداخت) بیاد آن باشد، و نبایداز آن بسیار اندوه بخود راه دهد، زیرا (بیاد مال بودن و اندوه خوردن بر اثر علاقه به دارائى است، و علاقه بآن منافى با تقرّب بخدا است، و) کسیکه آنرا از روى بى میلى عطاء کند و (در عوض) بآنچه که از آن برتر است (بهشت جاوید) امیدوار باشد، پس او (در دعوى دوستى با خدا دروغگو، و) به سنّت پیغمبر اکرم نادان است (زیرا سنّت براى اداى آن آنست که بطیب نفس و خوشدلى باشد، نه از روى اکراه و نگرانى، چنانکه در قرآن کریم س 76 ى 8 مى فرماید: وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً ى 9 إِنَّما نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزاءً وَ لا شُکُوراً یعنى بر اثر دوستى خدا بینوا و کودک بى پدر «مسلمان» و اسیر «از مشرکین» را طعام مى دهند «باین قصد که» براى دوستى خدا شما را طعام مى دهیم و پاداش و سپاسگزارى از شما نمى خواهیم) و در بردن مزد و پاداش زیانکار (زیرا پاداش به ازاى عمل مى دهند و این عمل بر خلاف رضاى خدا بوده است) و در کردار گمراه مى باشد (زیرا بر خلاف دستور رفتار نموده) و پشیمانیش بسیار است (زیرا با انجام دادن وظیفه از نتیجه آن محروم است).
ثُمَّ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ فَقَدْ خَابَ مَنْ لَیْسَ مِنْ أَهْلِهَا إِنَّهَا عُرِضَتْ عَلَى السَّمَاوَاتِ الْمَبْنِیَّةِ وَ الْأَرَضِینَ الْمَدْحُوَّةِ وَ الْجِبَالِ ذَاتِ الطُّولِ الْمَنْصُوبَةِ فَلَا أَطْوَلَ وَ لَا أَعْرَضَ وَ لَا أَعْلَى وَ لَا أَعْظَمَ مِنْهَا وَ لَوِ امْتَنَعَ شَیْءٌ بِطُولٍ أَوْ عَرْضٍ أَوْ قُوَّةٍ أَوْ عِزٍّ لَامْتَنَعْنَ وَ لَکنْ أَشْفَقْنَ مِنَ الْعُقُوبَةِ وَ عَقَلْنَ مَا جَهِلَ مَنْ هُوَ أَضْعَفُ مِنْهُنَّ وَ هُوَ الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا.
پس (بعد از مراعات نماز و زکوة) امانت را اداء نمائید که کسیکه اهل آن نباشد (بآن خیانت نماید) نومید گردد، بتحقیق امانت بر آسمانهاى افراشته و زمینهاى گسترده و کوه هاى بلند برقرار پیشنهاد شد، و چیزى بلندتر و پهنتر و بالاتر و بزرگتر از آنها نیست، و اگر چیزى از جهت بلندى یا پهنى یا توانائى یا ارجمندى (از قبول آن امانت) امتناع مى نمود هر آینه آسمانها و زمینها و کوه ها امتناع نموده زیر بار نمى رفتند و لیکن (خوددارى آنها از قبول امانت بجهت سرکشى از فرمان نبوده، بلکه از راه عذر خواهى بود، و) از عقاب (خیانت بآن) ترسیدند و دانستند آنچه را که انسان ناتوانتر از آنها ندانست، و او بسیار ستمگر و نادان است (در قرآن کریم س 33 ى 72 مى فرماید: إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْإِنْسانُ إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًایعنى ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوه ها پیشنهاد نمودیم پس آنها زیر بار آن نرفتند و ترسیدند و انسان که بسیار ستمگر و نادان است آنرا قبول نمود. در تأویل این آیه شریفه فرموده اند: مراد از امانت تکلیف به عبودیّت و بندگى خداوند سبحان است بقدر استعداد هر یک از بندگان و مهمترین عبودیّت قبول خلافت الهیّه است براى اهل آن و ادّعا نکردن آن مقام براى خود، و مراد از عرض آن بر آسمانها و زمین و کوه ها و زیر بار نرفتنشان فهماندن لیاقت نداشتن آنها است، و مراد از زیر بار رفتن انسان براى کسى است که بجهت تکبّر بر اهل آن با استحقاق نداشتن و لایق نبودن آنرا بخود نسبت داده، و مراد از ستمگر و نادان بودن آنست که قواى غضبیّه و شهویّه بر او غلبه دارند، و در معنى امانت سخنان دیگر گفته شده و روایات بسیار نقل گردیده که محتاج بتأمّل و اندیشه است و مى توان گفت که آیه عرض امانت بمتشابهات قرآن کریم مى ماند. در اینجا امام علیه السّلام در باره مخالفت با نماز و زکوة و اداء امانت مى فرماید.)
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لَا یَخْفَى عَلَیْهِ مَا الْعِبَادُ مُقْتَرِفُونَ فِی لَیْلِهِمْ وَ نَهَارِهِمْ لَطُفَ بِهِ خُبْراً وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْماً أَعْضَاؤُکمْ شُهُودُهُ وَ جَوَارِحُکمْ جُنُودُهُ وَ ضَمَائِرُکمْ عُیُونُهُ وَ خَلَوَاتُکمْ عِیَانُهُ.
آنچه را که بندگان در شب و روزشان بجا مى آورند بر خداوند سبحان پوشیده نیست، به کوچکترین کارشان آگاه و به کردارشان دانا و محیط است، اعضاء شما گواهان و اندامتان لشگرها و فرمانبران و اندیشه هاتان دیده بانان او هستند، و نهانی هاى شما نزد او آشکار است (پس گمان نکنید که روز وارسى چیزى از گفتار و کردار و اندیشه هاى شما از قلم افتاده باز پرسى نمى شود که این گمان غلط و اشتباه و نتیجه آن پشیمانى و بدبختى همیشگى است).