ذِمَّتِی بِمَا أَقُولُ رَهِینَةٌ وَ أَنَا بِهِ زَعِیمٌ إِنَّ مَنْ صَرَّحَتْ لَهُ الْعِبَرُ عَمَّا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْمَثُلَاتِ حَجَزَتْهُ التَّقْوَى عَنْ تَقَحُّمِ الشُّبُهَاتِ .

ذمه من گرو سخنانیست که میگویم و تمام آنها را ضمانت میکنم (در راستی گفتارم تردیدی نیست و باطل و نادرستی در آن راه ندارد) کسی را که عبرتها و پیش آمدهای روزگار از عقوبات و انقلابات دنیا در جلو بوده تقوی و پرهیزگاری از وقوع در شبهات (چیزهائیکه حق به باطل و حلال بحرام اشتباه میشود) باز میدارد.

أَلَا وَ إِنَّ بَلِیَّتَکمْ قَدْ عَادَتْ کهَیْئَتِهَا یَوْمَ بَعَثَ اللَّهُ نَبِیَّهُ (صلى الله علیه وآله) .

آگاه باشید محنت و بلاء (اختلاف آراء و نادانیها) بشما باز گشته مانند محنت و بلای روزی (زمان جاهلیت) که خداوند پیغمبر شما را برانگیخت .

وَ الَّذِی بَعَثَهُ بِالْحَقِّ لَتُبَلْبَلُنَّ بَلْبَلَةً وَ لَتُغَرْبَلُنَّ غَرْبَلَةً وَ لَتُسَاطُنَّ سَوْطَ الْقِدْرِ حَتَّى یَعُودَ أَسْفَلُکمْ أَعْلَاکمْ وَ أَعْلَاکمْ أَسْفَلَکمْ ،وَ لَیَسْبِقَنَّ سَابِقُونَ کانُوا قَصَّرُوا وَ لَیُقَصِّرَنَّ سَبَّاقُونَ کانُوا سَبَقُوا .

سوگند به آن کسیکه پیغمبر را بحق فرستاد هر آینه در هم آمیخته شوید و (در غربال امتحان) از هم بیخته و جدا گردید و بر هم زده شوید مانند بر هم زدن کفگیر آنچه در دیگ طعام است (در وقت غلیان و جوشش) تا اینکه بازگشت کند پست ترین شما به مقام بلندترین شما و بلندترین شما به مقام پست ترین شما (چون چشم از حق بپوشید و آنچه خدا و رسول فرموده متابعت نکنید فتنه و فساد در میان شما پیدا شود بطوریکه زیر و رو شوید تا اینکه عزیز شما خوار و خوار شما عزیز گردد) و پیشی گیرند (جلو افتند) کسانی (مانند طلحه و زبیر و دیگران( که در اسلام سبقت گرفته )و در نظر حضرت رسول( قدر و منزلتی نداشتند و هر آینه باز میمانند کسانیکه زودتر از همه در اسلام وارد شدند )و در نزد رسول خدا قدر و منزلت بسیار داشتند.

وَ اللَّهِ مَا کتَمْتُ وَشْمَةً وَ لَا کذَبْتُ کذْبَةً وَ لَقَدْ نُبِّئْتُ بِهَذَا الْمَقَامِ وَ هَذَا الْیَوْمِ .

سوگند بخدا هیچ سخنی را پنهان نکردم )آنچه را باید بگویم گفتم( و ابدا دروغ نگفتم، و من به این مقام )بیعت کردن شما( و به این روز )اجتماع شما برای بیعت( خبر داده شدم )پیغمبر اکرم مرا خبر داده.

أَلَا وَ إِنَّ الْخَطَایَا خَیْلٌ شُمُسٌ حُمِلَ عَلَیْهَا أَهْلُهَا وَ خُلِعَتْ لُجُمُهَا فَتَقَحَّمَتْ بِهِمْ فِی النَّارِ أَلَا وَ إِنَّ التَّقْوَى مَطَایَا ذُلُلٌ حُمِلَ عَلَیْهَا أَهْلُهَا وَ أُعْطُوا أَزِمَّتَهَا فَأَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ .

آگاه باشید معاصی مانند اسبهای سرکشی لجام گسیخته ایست که سوار کرده شده بر آنها گناهکاران و میاندازند سواران خود را در آتش، و تقوی و پرهیزکاری مانند شترهای رامی است که مهارشان بدست سواران آنها است، سوار کرده شده بر آنها صاحبانشان و وارد میسازندایشانرا در بهشت.

حَقٌّ وَ بَاطِلٌ وَ لِکلٍّ أَهْلٌ فَلَئِنْ أَمِرَ الْبَاطِلُ لَقَدِیماً فَعَلَ وَ لَئِنْ قَلَّ الْحَقُّ فَلَرُبَّمَا وَ لَعَلَّ وَ لَقَلَّمَا أَدْبَرَ شَیْ‏ءٌ فَأَقْبَلَ.

و تقوی و پرهیزکاری راه حق و درست و گناهان راه باطل و تباه است و هر یک از این دو راه را اهلی است، پس اگر باطل بسیار باشد )عجب نیست، زیرا( از قدیم هم بسیار بوده که مرتکب میشدند و اگر حق کم باشد امید است بسیار گردد )و آن در زمان ظهور دولت حقه است و در غیر آن زمان مشکل است که حق باطل را از بین ببرد، لذا میفرماید:( و حق که ضعیف شد مشکل است قوت یابد. )

و من هذه الخطبة .

و قسمتی از این خطبه است.

شُغِلَ مَنِ الْجَنَّةُ وَ النَّارُ أَمَامَهُ .

مشغول شد کسیکه بهشت و دوزخ در پیش روی او است (میداند چه اعمالی مردم را ببهشت رهبری میکند و چه کرداری بدوزخشان میرساند، پس از آن مردم را به سه دسته تقسیم مینماید، اول)

سَاعٍ سَرِیعٌ نَجَا وَ طَالِبٌ بَطِی‏ءٌ رَجَا وَ مُقَصِّرٌ فِی النَّارِ هَوَى.

کوشش کننده با شتاب (به اعمال صالحه از عذاب الهی) نجات یافته است و (دوم) طالب حق که کامل است (و بمغفرت و آمرزش خداوند) امیدوار است و (سوم) تقصیر کننده که (از حق چشم پوشیده) در آتش و عذاب الهی سرنگون است (این تقسیم را خداوند متعال در قرآن کریم س 35 ی 31 میفرماید: فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخیرات باذن الله یعنی بعضی از بندگان، بر نفس خود ستمکاراند و در راه باطل قدم نهاده مرتکب افعال قبیحه میشوند و بعضی میانه رواند در کارهای زشت و نیکو و بعضی بر نیکوئیها پیشی گیرند باذن و فرمان خدا).

الْیَمِینُ وَ الشِّمَالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّرِیقُ الْوُسْطَى هِیَ الْجَادَّةُعَلَیْهَا بَاقِی الْکتَابِ وَ آثَارُ النُّبُوَّةِ وَ مِنْهَا مَنْفَذُ السُّنَّةِ وَ إِلَیْهَا مَصِیرُ الْعَاقِبَةِ .

رفتن از راست و چپ راه بگمراهی میانجامد و راه راست راه میانه است (که نباید از آن منحرف شد، زیرا) کتاب باقیمانده (قرآن کریم) و آثار نبوت (سنت حضرت رسول) بر آن شاهد است و از آن راه راست (عدل محض) سنت و طریقه رسولخدا بیرون می آید و بسوی آن عاقبت امر (مردم در دنیا و آخرت) بازگشت مینماید.

هَلَک مَنِ ادَّعَى وَ خابَ مَنِ افْتَرى .

هر که بغیر حق ادعا کرد هلاک گردیدو هر که دروغ گفت زیان دید.

مَنْ أَبْدَى صَفْحَتَهُ لِلْحَقِّ هَلَک.

کسیکه در میان مردم نادان حق را اظهار نماید هلاک میشود (از دست و زبان ایشان آزار میبیند یا کشته میشود) .

وَ کفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا یَعْرِفَ قَدْرَهُ .

و جهل و نادانی بس است برای مردی که قدر و منزلت خود را نشناسد (زیرا جهل بخود مستلزم سایر نادانیها است از قبیل ادعای بیمعنی نمودن و دروغ گفتن و بمردم خداپرست اذیت و آزار رساندن) .

لَا یَهْلِک عَلَى التَّقْوَى سِنْخُ أَصْلٍ وَ لَا یَظْمَأُ عَلَیْهَا زَرْعُ قَوْمٍ .

اصل راسخ و پایه محکمی که بر تقوی و پرهیزکاری استوار است هلاک و تباه نمیشود و زراعت قومی بر اثر آن تشنه نمی ماند (اعتقادی که روی اساس تقوی استوار است از تبلیغات دشمن زائل نمیشود و کشت و عملی که از روی اصول تقوی باشد از گرمی فتنه و فساد خشک نخواهد شد برخلاف کشت و عملی که از روی غیر تقوی است که به اندک سببی در معرض هلاکت و خشکی واقع میگردد، چنانکه خداوند در قرآن کریم س 9 ی 109 میفرماید: افمن اسس بنیانه علی تقوی من الله و رضوان خیر ام من اسس بنیانه علی شفا جرف هار فانها ربه فی نار جهنم یعنی آیا کسیکه بناء کند بنیان دین خود را بر تقوی و پرهیزکاری از خدا و خوشنودی او را بطلبد بهتر است یا کسیکه بناء کند بنیان دینش را بر کنار رودی که زیر آن بمرور سیل تهی شده نزدیک بخرابی است، پس منهدم شود و فرود آید در آتش دوزخ) .

فَاسْتَتِرُوا فِی بُیُوتِکمْ وَ أَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکمْ وَ التَّوْبَةُ مِنْ وَرَائِکمْ .

و در خانه های خودتان پنهان شوید (برای فتنه و فساد بیرون نیائید) و اختلافاتی که بین شما است اصلاح کنید و توبه (بازگشت بسوی خدا و پشیمان از کردار زشت) در عقب شما است (هر موقع از معاصی پشیمان شدید به توبه باز گردید که از شما جدا نیست) .

وَ لَا یَحْمَدْ حَامِدٌ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا یَلُمْ لَائِمٌ إِلَّا نَفْسَهُ.

و هیچ سپاسگزارنده ای (چون نعمتی بیند) حمد و سپاس نباید بکند مگر پروردگارش را (زیرا جمیع نعمتها از او است) و هیچ سرزنش کننده ای (چون شری بیند) ملامت و سرزنش نباید بکند مگر خودش را (زیرا از شرارت خود او است که به آن شر گرفتار شده است، چنانکه خداوند متعال در قرآن کریم س 4 ی 79 میفرماید: ما اصابک من حسنه فمن الله و ما اصابک من سیئه فمن نفسک یعنی آنچه را که از نیکوئی به تو میرسد از جانب خدا است و آنچه از بدی به تو می رسد از جانب تو است، معاصی و کردار زشت تو سبب آن است).

قال السید الشریف:و أقول إن فی هذا الکلام الأدنى من مواقع الإحسان ما لا تبلغه مواقع الاستحسان و إن حظ العجب منه أکثر من حظ العجب به و فیه مع الحال التی وصفنا زوائد من الفصاحة لا یقوم بها لسان و لا یطلع فجها إنسان و لا یعرف ما أقول إلا من ضرب فی هذه الصناعة بحق و جرى فیها على عرق وَ ما یَعْقِلُها إِلَّا الْعالِمُونَ.

سیدرضی علیه الرحمه میفرماید:( میگویم: این کلام کوتاه (امام علیه السلام) مواردی از نیکوئی سخن را داراست که تحسین تعریف کنندگان از روی فهم به پایه آن نمی رسد و بهره شگفتی از این کلام بیشتر است از بهره خودپسندی (شگفتی فصحاء از دانستن حسن کلام آن حضرت بیشتر است از خودپسندی ایشان بسبب درک کردن نکات دقیقه کلام آن جناب، زیرا بسا بدائعی است در سخن آن بزرگوار که عقل آنرا بنور بصیرت درک میکند و زبان از بیان و تقریرش قاصر است) و بعلاوه آنچه بیان کردیم، در کلام آن حضرت فصاحت بسیاری بکار برده شده که هیچ زبانی توانایی وصف آنرا ندارد و هیچ انسانی به عمق آن پی نمیبرد، و اوصافی که بیان کردم ملتفت نمیشود مگر کسیکه عمر خود را در فصاحت صرف کرده پایه و ریشه آنرا بدست آورده باشد و در نمی یابند این گفتار را مگر دانشمندان.