مَا کنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِی الدُّنْیَا وَ أَنْتَ إِلَیْهَا فِی الْآخِرَةِ کنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِی فِیهَا الضَّیْفَ وَ تَصِلُ فِیهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ فَقَالَ لَهُ الْعَلَاءُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَشْکو إِلَیْک أَخِی عَاصِمَ بْنَ زِیَادٍ قَالَ .

با فراخ بودن این خانه در دنیا چه کردى و حال آنکه تو به فراخى آن در آخرت نیازمندتر هستى (زیرا در این خانه بیش از چند روزى نمى‏ مانى و در آن خانه همیشه خواهى بود) آرى اگر بخواهى با فراخى این خانه فراخى خانه آخرت را هم دریابى میهمان در آن پذیرایى نموده با خویشاوندان پیوسته باش، و حقوق شرعیّه (خمس و زکوة و صدقات و سائر حقوق واجبه و مستحبّه) را از آن آشکار کن که در این صورت بواسطه فراخى این خانه فراخى خانه آخر ترا دریافته‏اى. پس علاء به آن حضرت عرض کرد: یا امیر المؤمنین از برادرم عاصم ابن زیاد بتو شکایت میکنم. آن بزرگوار فرمود.

وَ مَا لَهُ قَالَ لَبِسَ الْعَبَاءَةَ وَ تَخَلَّى عَنِ الدُّنْیَا قَالَ عَلَیَّ بِهِ فَلَمَّا جَاءَ قَالَ.

براى چه گفت: (همچون رهبانان) گلیمى‏ پوشیده و از دنیا دورى گزیده. حضرت فرمود: او را نزد من بیاورید، چون آمد فرمود.

یَا عُدَیَّ نَفْسِهِ لَقَدِ اسْتَهَامَ بِک الْخَبِیثُ أَ مَا رَحِمْتَ أَهْلَک وَ وَلَدَک أَ تَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَک الطَّیِّبَاتِ وَ هُوَ یَکرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِک قَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ هَذَا أَنْتَ فِی خُشُونَةِ مَلْبَسِک وَ جُشُوبَةِ مَأْکلِک قَالَ.

اى دشمنک خود (شیطان) پلید ناپاک خواسته ترا سرگردان کند (که باین راهت وا داشته و آنرا در نظرت آراسته است) آیا بزن و فرزندت رحم نکردى (که تنهائى و درویشى پیشه گرفتى) آیا باورت این است که خداوند براى تو پاکیزه‏ ها را حلال کرده و کراهت دارد و نمى‏ خواهد که تو از آنها بهره‏مند گردى (در صورتیکه در قرآن کریم س 7 ى 32 مى‏ فرماید: قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّیِّباتِ مِنَ الرِّزْقِ یعنى بگو: کى حرام کرده است آرایش و روزیهاى پاکیزه‏اى را که خداوند براى بندگانش مقرّر فرموده) تو پست ترى از اینکه خداوند نعمتى را بتو حلال کند و نخواهد که از آن بهره برى (زیرا این مرتبه انبیاء و اوصیاء آنها است). عاصم گفت: یا امیر المؤمنین کار من مانند کار تو است که در لباس زبر و خشن و خوراک سخت و بى‏مزه هستى حضرت فرمود.

وَیْحَک إِنِّی لَسْتُ کأَنْتَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ کیْلَا یَتَبَیَّغَ بِالْفَقِیرِ فَقْرُهُ.

واى بر تو، من مانند تو نیستم، زیرا خداى تعالى به پیشوایان حقّ واجب گردانیده که خود را با مردمان تنگدست برابر نهند تا اینکه فقیر و تنگدست را پریشانیش فشار نیاورده نگران نسازد.