الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمَعْرُوفِ مِنْ غَیْرِ رُؤْیَةٍ وَ الْخَالِقِ مِنْ غَیْرِ مَنْصَبَةٍ .
سپاس سزاوار خداوند است که بى دیده شدن (بچشم بآثار و علامات) شناخته شده است، بدون بردن رنج (و آلت و ابزار، آفریدگان را) آفریننده است.
خَلَقَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ اسْتَعْبَدَ الْأَرْبَابَ بِعِزَّتِهِ وَ سَادَ الْعُظَمَاءَ بِجُودِهِ .
به قدرت و توانائى خود موجودات را آفریده، و به بزرگى و برترى از گردنکشان اطاعت و بندگى طلبید (زیرا هر بزرگى در پیشگاه او بى مقدار است، پس امر بخضوع و فروتنى فرمود) و با بخشش خویش بر بزرگان سرور و مهتر است.
َ هُوَ الَّذِی أَسْکنَ الدُّنْیَا خَلْقَهُ وَ بَعَثَ إِلَى الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ رُسُلَهُ لِیَکشِفُوا لَهُمْ عَنْ غِطَائِهَا وَ لِیُحَذِّرُوهُمْ مِنْ ضَرَّائِهَا وَ لِیَضْرِبُوا لَهُمْ أَمْثَالَهَا وَ لِیُبَصِّرُوهُمْ عُیُوبَهَا وَ لِیَهْجُمُوا عَلَیْهِمْ بِمُعْتَبَرٍ مِنْ تَصَرُّفِ مَصَاحِّهَا وَ أَسْقَامِهَا وَ حَلَالِهَا وَ حَرَامِهَا وَ مَا أَعَدَّ اللَّهُ لِلْمُطِیعِینَ مِنْهُمْ وَ الْعُصَاةِ مِنْ جَنَّةٍ وَ نَارٍ وَ کرَامَةٍ وَ هَوَانٍ .
و او است خداوندى که آفریدههایش را در دنیا جا داد، و (طبق حکمت و مهربانى) پیغمبرانش را (براى راهنمائى پى در پى) بسوى جنّ و انس فرستاد تا براى ایشان پرده (نادانى و گمراهى) دنیا را بردارند، و از بدیها و سختیهاى آن آنان را بترسانند (آگاه سازند) و براى آنها از (بی وفائى) آن مثلها بزنند (سر گذشتها بیان کنند تا از فریفتگى برهند) و آنان را به نواقص آن بینا گردانند، و در حین غفلت و بی خبرى ایشان (به زیان معصیت و نافرمانى) بیاورند سخنى که بآن عبرت گیرند (متنبّه گردند) از تغییر حالات مانند تندرستى و خوشى و بیمارى و گرفتارى، و (کسب از راه) حلال و حرام آن، و بهشت و ارجمندى که براى پیروان و دوزخ و خوارى که براى گناهکاران آماده فرموده است.
أَحْمَدُهُ إِلَى نَفْسِهِ کمَا اسْتَحْمَدَ إِلَى خَلْقِهِ وَ جَعَلَ لِکلِّ شَیْءٍ قَدْراً وَ لِکلِّ قَدْرٍ أَجَلًا وَ لِکلِّ أَجَلٍ کتَاباً.
خدا را سپاس مى گزارم در حالیکه باو رو آورده ام سپاسى که آفریدگانش را بآن امر فرموده، و هر چیزى را مقدار و اندازهاى و هر اندازهاى را مدّتى و هر مدّتى را نامه و نوشتهاى مقرّر نموده (که تغییر و تبدیل در آن راه ندارد).
منهافی ذکر القران.
قسمتى از این خطبه است در وصف قرآن (و اندرز بمردم).
فَالْقُرْآنُ آمِرٌ زَاجِرٌ وَ صَامِتٌ نَاطِقٌ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَخَذَ عَلَیْهِ مِیثَاقَهُمْ وَ ارْتَهَنَ عَلَیْهِمْ أَنْفُسَهُمْ.
قرآن امر کننده (بمعروف و) نهى کننده (از منکر) است (خداوند در آن مردم را بطاعات امر و از معاصى نهى فرموده) و (بر حسب ظاهر) خاموش است (زیرا جز حروفى بیش نیست، و در واقع) گویا (است، زیرا همه اخبار و امر و نهى الهى در آن است) و حجّت و برهان خدا است بر بندگانش که از ایشان بر (عمل به) آن پیمان گرفت، و آنها را در گرو آن قرار داد (پس از عذاب رهائى نیست مگر به متابعت و پیروى از آن) .
أَتَمَّ نُورَهُ وَ أَکمَلَ بِهِ دِینَهُ وَ قَبَضَ نَبِیَّهُ (صلى الله علیه وآله) وَ قَدْ فَرَغَ إِلَى الْخَلْقِ مِنْ أَحْکامِ الْهُدَى بِهِ .
نور آنرا تمام گردانید (راه سعادت و نیکبختى و شقاوت و بدبختى را تا قیامت در آن نشان داد) و دین خود (اسلام) را بسبب آن کامل گردانید، و پیغمبر خود، صلّى اللَّه علیه و آله، را در حالى قبض روح فرمود که از تبلیغ احکام قرآن بمردم که موجب هدایت و رستگارى است فراغت یافته بود.
فَعَظِّمُوا مِنْهُ سُبْحَانَهُ مَا عَظَّمَ مِنْ نَفْسِهِ فَإِنَّهُ لَمْ یُخْفِ عَنْکمْ شَیْئاً مِنْ دِینِهِ وَ لَمْ یَتْرُک شَیْئاً رَضِیَهُ أَوْ کرِهَهُ إِلَّا وَ جَعَلَ لَهُ عَلَماً بَادِیاً وَ آیَةً مُحْکمَةً تَزْجُرُ عَنْهُ أَوْ تَدْعُو إِلَیْهِ فَرِضَاهُ فِیمَا بَقِیَ وَاحِدٌ وَ سَخَطُهُ فِیمَا بَقِیَ وَاحِدٌ .
پس خدا را به عظمت و بزرگى یاد کنید چنانکه بزرگوارى خود را(در قرآن کریم) یاد کرده، زیرا حکمى از (احکام) دین خود را بر شما پنهان نگذاشت، و رها نکرد پسند یا ناپسندى را مگر آنکه نشانى آشکار و علامتى هویدا (در کتاب و سنّت) براى آن قرار داد تا باز دارد از آن (چه پسندیده نیست) و امر نماید بآن (چه مورد پسند است) پس خوشنودى و خواست او و خشم و نهیش در آینده (با گذشته) یکسان است (احکام او تا قیامت تغییر نمى پذیرد، بلکه همیشه حکم هر مسئله همان است که در زمان رسول خدا در قرآن و سنّت بیان شده است، و این جمله دلیل بر صحّت و درستى مذهب اهل صواب از مخطّئه است که قائل هستند باینکه خداوند سبحان را در هر مسئلهاى یک حکم معیّن است و مجتهدى که باستنباط آنرا بدست آورده صواب کار است، و آنکه در استنباط خویش کوشش نموده و حکم واقعى را نیافته خطاء کرده، ولى زیانى متوجّه او نمى گردد، بر خلاف اهل خطاء از مصوّبه که قائل هستند باینکه خداى تعالى را در هر مسئله اى طبق آرا گوناگون مجتهدین احکام مختلفه اى است).
وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَنْ یَرْضَى عَنْکمْ بِشَیْءٍ سَخِطَهُ عَلَى مَنْ کانَ قَبْلَکمْ وَ لَنْ یَسْخَطَ عَلَیْکمْ بِشَیْءٍ رَضِیَهُ مِمَّنْ کانَ قَبْلَکمْ وَ إِنَّمَا تَسِیرُونَ فِی أَثَرٍ بَیِّنٍ وَ تَتَکلَّمُونَ بِرَجْعِ قَوْلٍ قَدْ قَالَهُ الرِّجَالُ مِنْ قَبْلِکمْ .
و بدانید خداوند هرگز رضایت نخواهد داد براى شما بچیزى که بر پیشینیان شما از آن بخشم آمده، و هرگز بر شما خشمگین نمى شود به چیزى که بر پیشینیان شما بآن رضایت داده (آنچه در زمان رسول خدا حرام بوده بر شما و آیندگان حرام است، و آنچه واجب بوده واجب، زیرا شرع محمّد صلّى اللَّه علیه و آله تا قیامت مستمرّ است و حکم او بر یک نفر حکم بر همگان است، پس حکم هر مسئلهاى بطورى است که روز اوّل تعیین گشته و در کتاب و سنّت بیان شده و نسبت به هیچ زمان و به هیچ کس تغییر پذیر نبوده، و جائز نیست کسى طبق رأى و اجتهاد خود آنرا تبدیل نماید که اگر چنین کرد در دین بدعت نهاده است، لذا مى فرماید:) و جز این نیست که (باید) در راه آشکار سیر نموده و بتکرار گفتار مردان پیش از خودتان سخن گویید (بایستى در راه پیشینیان قدم نهاده و به رویّه ایشان رفتار نمائید نه اینکه از پیش خود سخنى گفته راهى پوئید).
قَدْ کفَاکمْ مَئُونَةَ دُنْیَاکمْ وَ حَثَّکمْ عَلَى الشُّکرِ وَ افْتَرَضَ مِنْ أَلْسِنَتِکمُ الذِّکرَوَ أَوْصَاکمْ بِالتَّقْوَى وَ جَعَلَهَا مُنْتَهَى رِضَاهُ وَ حَاجَتَهُ مِنْ خَلْقِهِ .
بتحقیق خداوند تحصیل روزى زندگانیتان را براى شما ضمانت میکند (شما را از غمّ و اندوه روزى مى رهاند، چنانکه در س 51 ى 22 مى فرماید: وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ ما تُوعَدُونَ ى 23 فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ یعنى در آسمان است روزى شما و آنچه که وعده داده مى شوید، پس سوگند به پروردگار آسمان و زمین که آن راست و درست است مانند آنکه شما سخن مى گوئید یعنى چنانکه در گفتن شما شکّ و تردیدى نیست در راستى و درستى آنچه بیان شد نیز شکّ و تردیدى نمى باشد) و شما را بر شکر و سپاس ترغیب فرموده و بر شما واجب نموده که به زبانها بیاد او باشید (چنانکه در قرآن کریم س 2 ى 152 مى فرماید: فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَ اشْکُرُوا لِی وَ لا تَکْفُرُونِ یعنى یاد من باشید تا شما را یاد کنم و شکر نعمت من بجا آورده کفران ننمائید) و شما را بتقوى و پرهیزکارى سفارش نموده (چنانکه در قرآن کریم س 4 ى 131 مى فرماید: وَ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ وَ لَقَدْ وَصَّیْنَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ إِیَّاکُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَ إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ یعنى کسانیکه پیش از شما داراى کتاب بودند «مانند یهود و نصارى» و شما را سفارش نمودیم که از خدا بترسید و اگر کافر شوید، پس براى خدا است آنچه در آسمانها و زمین است، و خدا بى نیاز و ستوده است. پس امر بتقوى براى رستگارى شما است و گر نه خدا به عبادت و پرهیز شما نیازمند نیست) و آنرا آخرین مرتبه رضاء و خوشنودى خود قرار داده، و از بندگانش خواسته است (که از معاصى پرهیز نموده از او بترسند، و بطاعت بکوشند).
فَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِعَیْنِهِ وَ نَوَاصِیکمْ بِیَدِهِ وَ تَقَلُّبُکمْ فِی قَبْضَتِهِ إِنْ أَسْرَرْتُمْ عَلِمَهُ وَ إِنْ أَعْلَنْتُمْ کتَبَهُ قَدْ وَکلَ بِذَلِک حَفَظَةً کرَاماً لَا یُسْقِطُونَ حَقّاً وَ لَا یُثْبِتُونَ بَاطِلًا.
پس بترسید از خداوندى که شما در برابر نظر او هستید، و موهاى پیشانى و خفت و خیز و نشست و برخاست شما در دست او است (غالب و توانا است که آنچه در باره شما اراده فرماید فورى انجام پذیرد) اگر (راز خویش را) پنهان کنید و با کس نگویید، میداند (و خوب را پاداش و بد را کیفر مى دهد) و اگر آشکار نمائید، مى نویسد (یعنى) نگهبانان گرامى (فرشتگانى) را بر شما وا داشته که (گفتار و کردارتان را مى نویسند، و) حقّى از قلم نمى اندازند (بطورى مواظب هستند که عمل خیر هر چند کوچک باشد چون از شخص صادر گردد از قلمشان نمى افتد) و بیجا و ناکرده را نمى نویسند.
وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً مِنَ الْفِتَنِ وَ نُوراً مِنَ الظُّلَمِ وَ یُخَلِّدْهُ فِیمَا اشْتَهَتْ نَفْسُهُ وَ یُنْزِلْهُ مَنْزِلَ الْکرَامَةِ عِنْدَهُ فِی دَارٍ اصْطَنَعَهَا لِنَفْسِهِ ظِلُّهَا عَرْشُهُ وَ نُورُهَا بَهْجَتُهُ وَ زُوَّارُهَا مَلَائِکتُهُ وَ رُفَقَاؤُهَا رُسُلُهُ .
و بدانید هر که تقوى پیشه گرفته از خدا بترسد حقّ تعالى راه بیرون شدن از فتنه و تباهىها و روشنائى از تاریکىها (ى نادانى و گمراهى) را باو نشان مى دهد، و در آنچه آرزو داشته (بهشت) جاودان نگاهش مى دارد، و او را نزد خود در منزل گرامى در سرایى که براى (دوستداران) خویش اختیار فرموده وارد نماید، سایه آن سرا عرش و روشنائى آن خوشنودى خدا است، و زیارت کنندگان آن فرشتگان و دوستان آن پیغمبران او مى باشند.
فَبَادِرُوا الْمَعَادَ وَ سَابِقُوا الْآجَالَ فَإِنَّ النَّاسَ یُوشِک أَنْ یَنْقَطِعَ بِهِمُ الْأَمَلُ وَ یَرْهَقَهُمُ الْأَجَلُ وَ یُسَدَّ عَنْهُمْ بَابُ التَّوْبَةِفَقَدْ أَصْبَحْتُمْ فِی مِثْلِ مَا سَأَلَ إِلَیْهِ الرَّجْعَةَ مَنْ کانَ قَبْلَکمْ .
پس (با عبادت خالق و خدمت بخلق) بسوى آخرت بشتابید و بر مرگها (بیماریهاى موجب مرگ) پیشى گیرید (پیش از مرگ توشه برداشته کارى کنید که خدا و رسول راضى و خوشنود باشند)زیرا نزدیک است که آرزوى مردم قطع شده و مرگ آنان را دریابد، و باب توبه و بازگشت بر ایشان بسته شود (و در غصّه و اندوه بمانند) پس (ناگهان) شما شبى بصبح مى آورید که مانند پیشینیان خود که بازگشت (بدنیا) را درخواست مى نمودند مى باشید (تا زنده هستید به چاره کار خویش پرداخته توشه راه بردارید، نه مانند گذشتگان که از گناهان خویش پشیمان شده بازگشت بدنیا را درخواست مى نمایند وقتى که پشیمانىشان سود ندارد، و در خواستشان پذیرفته نمى شود، چنانکه در قرآن کریم س 6 ى 27 مى فرماید: وَ لَوْ تَرى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقالُوا یا لَیْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُکَذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا وَ نَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ ى 28 بَلْ بَدا لَهُمْ ما کانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ یعنى اگر گناهکاران را که بر آتش وا مى دارند ببینى، مى گویند: اى کاش ما را بدنیا برگردانند که آیات پروردگارمان را تکذیب نکرده از جمله مؤمنین و گروندگان باشیم، راست نمى گویند، بلکه این اقرار از جهت آنست که براى ایشان هویدا گشت آنچه پیش از این پنهان بود، و اگر برگردند دوباره آنچه که از آن نهى شدهاند بجا آورند و ایشان دروغ مى گویند. و در س 23 ى 99 مى فرماید: حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ ى 100 لَعَلِّی أَعْمَلُ صالِحاً فِیما تَرَکْتُ، کَلَّا إِنَّها کَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى یَوْمِ یُبْعَثُونَ یعنى به کردار زشت مى کوشند تا مرگ یکى از ایشان را دریابد، آنگاه از روى پشیمانى مى گوید: پروردگارا مرا بدنیا باز گردان شاید در آنچه از دست دادم عمل شایسته بجا آورم، دریغا که او را باز گردانند، زیرا درخواست بازگشت سخنى است که از روى گرفتارى مى گوید، و از پس ایشان تا روز بر انگیختن براى حساب قبر مانع بازگشت خواهد بود).
وَ أَنْتُمْ بَنُو سَبِیلٍ عَلَى سَفَرٍ مِنْ دَارٍ لَیْسَتْ بِدَارِکمْ وَ قَدْ أُوذِنْتُمْ مِنْهَا بِالِارْتِحَالِ وَ أُمِرْتُمْ فِیهَا بِالزَّادِ .
و شما در دنیا که جاى ماندنتان نیست مسافر و رهگذرید، شما را به کوچ کردن از آن اعلام و به توشه برداشتن از آن امر فرمودهاند (پس بشتابید و توشه راه بردارید و از خدا و رسول پیروى کنید تا سرگردان نمانید).
وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ لِهَذَا الْجِلْدِ الرَّقِیقِ صَبْرٌ عَلَى النَّارِ فَارْحَمُوا نُفُوسَکمْ فَإِنَّکمْ قَدْ جَرَّبْتُمُوهَا فِی مَصَائِبِ الدُّنْیَا.
و بدانید این پوست نازک (بدن شما) را شکیبائى بر آتش نیست، پس (از ابتلاى بآن) به خودتان رحم کنید که شما خود را در دنیا به مصیبتها و سختیها آزمودهاید (نتوانسته اید بر کوچکترین ناکامی هاى آن شکیبا باشید).
أَ فَرَأَیْتُمْ جَزَعَ أَحَدِکمْ مِنَ الشَّوْکةِ تُصِیبُهُ وَ الْعَثْرَةِ تُدْمِیهِ وَ الرَّمْضَاءِ تُحْرِقُهُ فَکیْفَ إِذَا کانَ بَیْنَ طَابَقَیْنِ مِنْ نَارٍ ضَجِیعَ حَجَرٍ وَ قَرِینَ شَیْطَانٍ .
آیا دیدهاید یکى از خودتان که چگونه ناله و اظهار درد میکند از خارى که ببدن او فرو رود، و از لغزیدنى که او را خونین کند، و از ریگ گرم (بیابان) که او را بسوزاند، پس چه حالتى خواهد داشت هرگاه بین دو تاوه از آتش باشد در حالیکه همخوابه سنگ سوزان و همنشین شیطان گردد (چنانکه در قرآن کریم س 66 ى 6 مى فرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ عَلَیْها مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ یعنى اى آنانکه گرویده اید خود را بترک معاصى و فرزندانتان را به اندرز نگاه دارید از آتشى که هیزم و افروزنده آن مردم و سنگهایى است که آنها را تراشیده بت قرار داده مى پرستیدند و بر آن آتش فرشتگانى هستند درشت سخن سخت که بآنچه خداوند آنها را امر فرموده نافرمانى نمى کنند، و آنچه که مأمورند بجا مى آورند. و در س 43 ى 36 مى فرماید: وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ یعنى هر که خود را از یاد خداى مهربان کور دارد شیطانى را همنشین او قرار مى دهیم).
أَ عَلِمْتُمْ أَنَّ مَالِکاً إِذَا غَضِبَ عَلَى النَّارِ حَطَمَ بَعْضُهَا بَعْضاً لِغَضَبِهِ وَ إِذَا زَجَرَهَا تَوَثَّبَتْ بَیْنَ أَبْوَابِهَا جَزَعاً مِنْ زَجْرَتِهِ .
آیا مى دانید که مالک دوزخ هرگاه بر آتش خشم کند از خشم او آتش (به جوش و خروش آمده) بعضى بعضى را مى مالاند (بروى هم قرار مى گیرد) و هرگاه آنرا زجر کند (بر آن بانگ زند) شکیبائى از دست داده ناله کنان در میان درهاى دوزخ بر اثر زجر او برجهد.
أَیُّهَا الْیَفَنُ الْکبِیرُ الَّذِی قَدْ لَهَزَهُ الْقَتِیرُ کیْفَ أَنْتَ إِذَا الْتَحَمَتْ أَطْوَاقُ النَّارِ بِعِظَامِ الْأَعْنَاقِ وَ نَشِبَتِ الْجَوَامِعُ حَتَّى أَکلَتْ لُحُومَ السَّوَاعِدِ.
اى پیر سالخوردى که ناتوانى پیرى دامن گیرش شده چگونه خواهى بود زمانیکه طوقهاى آتش به استخوانهاى گردنها چسبیده شود و غلّ و زنجیرها بچسبد تا گوشتهاى بازوها را بخورد (اگر بر اثر معاصى باین عذاب و سختیها گرفتار شوى چه میکنى).
فَاللَّهَ اللَّهَ مَعْشَرَ الْعِبَادِ وَ أَنْتُمْ سَالِمُونَ فِی الصِّحَّةِ قَبْلَ السُّقْمِ وَ فِی الْفُسْحَةِ قَبْلَ الضِّیقِ فَاسْعَوْا فِی فَکاک رِقَابِکمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُغْلَقَ رَهَائِنُهَا أَسْهِرُوا عُیُونَکمْ وَ أَضْمِرُوا بُطُونَکمْ وَ اسْتَعْمِلُوا أَقْدَامَکمْ وَ أَنْفِقُوا أَمْوَالَکمْ وَ خُذُوا مِنْ أَجْسَادِکمْ فَجُودُوا بِهَا عَلَى أَنْفُسِکمْ وَ لَا تَبْخَلُوا بِهَا عَنْهَا فَقَدْ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکمْ وَ قَالَ تَعَالَى مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کرِیمٌ .
پس اى گروه بندگان از خدا بترسید از خدا بترسید در حالیکه در تندرستى پیش از بیمارى (رسیدن مرگ) و در فراخى و آسایش (دنیا) پیش از تنگى و سختى (قبر) آسوده هستید (مى توانید رضاء و خوشنودى خدا و رسول را بدست آورده از گرفتارى بعد از مرگ رهائى یابید) پس در آزاد کردن گردنهاى خودتان (از آتش دوزخ) بکوشید پیش از آنکه آن گردنها در گرو برود (رهائى ممکن نباشد) چشم هاى خود را بیدار نگاهدارید (شب زنده دار باشید) و شکمهاتان را لاغر سازید (روزه بگیرید) و قدم هاتان را بکار برید (در کار خیر قدم نهید)و اموالتان را (در راه خدا) ببخشید، و اندامتان را فداى جانهاتان نمائید و در این کار بخل نورزید (بدنها را که بزودى فانى گشته زیر خاک مى پوسد در راه عبادت و بندگى و جهاد با دشمنان دین بکار برید تا از عذاب همیشگى برهید و در بهشت جاوید بسر برید) که خداوند سبحان (در قرآن کریم س 47 ى 7) فرموده: إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ یعنى اگر خدا را یارى کنید (اطاعت و بندگى نمائید) خدا شما را یارى خواهد نمود و در لغزش قدمهاتان را استوار مى گرداند (از سختى و گرفتارى نجات مى دهد) و (در س 57 ى 11) فرموده: مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ یعنى کیست که بخدا وام دهد (در اطاعت و بندگى او) وام دادن نیکوئى (بدون رئاء و خودنمایى) که خدا آنرا برایش چندین برابر گرداند و براى او است مزدى شایسته.
فَلَمْ یَسْتَنْصِرْکمْ مِنْ ذُلٍّ وَ لَمْ یَسْتَقْرِضْکمْ مِنْ قُلٍّ اسْتَنْصَرَکمْ وَ لَهُ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ وَ اسْتَقْرَضَکمْ وَ لَهُ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ وَ إِنَّمَا أَرَادَ أَنْ یَبْلُوَکمْ أَیُّکمْ أَحْسَنُ عَمَلًا .
پس از راه ذلّت و خوارى از شما یارى نخواسته و بجهت کمى مال و نیازمندى وام نطلبیده، از شما یارى خواسته در صورتیکه او را است لشگرهاى آسمانها و زمین و (بر همگان) غالب و دانا است، و از شما وام طلبیده در حالیکه او را است خزینههاى آسمان و زمین و بىنیاز و ستوده شده است، و یارى خواستن و وام طلبیدن او براى آنست که خواسته شما را بیازماید که کدام یک عمل نیکو بیشتر بجا مى آورید.
فَبَادِرُوا بِأَعْمَالِکمْ تَکونُوا مَعَ جِیرَانِ اللَّهِ فِی دَارِهِ رَافَقَ بِهِمْ رُسُلَهُ وَ أَزَارَهُمْ مَلَائِکتَهُ وَ أَکرَمَ أَسْمَاعَهُمْ أَنْ تَسْمَعَ حَسِیسَ نَارٍ أَبَداً وَ صَانَ أَجْسَادَهُمْ أَنْ تَلْقَى لُغُوباً وَ نَصَباً ذلِک فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ .
پس بکوشید به کارهاى نیکو تا با همسایگان خدا (نیکوکاران) در سراى او (بهشت) باشید که خدا پیغمبرانش را با آنان آشنا گردانید، و فرشتگانش را امر فرمود به دیدن آنها روند و همیشه گوشهاشان را محفوظ داشته از اینکه آواز آتش را بشنوند (تا مبادا افسرده شوند، چنانکه در قرآن کریم س 21 ى 101 مى فرماید: إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ ى 102 لا یَسْمَعُونَ حَسِیسَها وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ یعنى آنانکه پیشى گرفتند براى ایشان از جانب ما پاداش نیکوئى است، آنها را از آتش دوزخ دور مى نمایند که آواز آنرا نمى شنوند و آنها در آنچه آرزو داشتند جاویدان باشند) و اندام آنان را نگاهداشت از دریافت سختى و رنج (در قرآن کریم س 57 ى 21 مى فرماید:) ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ یعنى این چنین جود و بخشش احسان خدا است که بهر که بخواهد داده می شود و خداوند صاحب احسان بزرگ است.
أَقُولُ مَا تَسْمَعُونَ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ عَلَى نَفْسِی وَ أَنْفُسِکمْ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَکیلُ.
مى گویم آنچه مى شنوید و از خدا براى خود و شما (در توفیق بجا آوردن عمل نیکو و پیروى نکردن از نفس امّاره و شیطان) یارى مى خواهم که (یارى خواستن از) او ما را کافى است، و نیکو وکیلى است (براى واگذاشتن کارها باو).