أَلَا وَ إِنَّ اللِّسَانَ بَضْعَةٌ مِنَ الْإِنْسَانِ فَلَا یُسْعِدُهُ الْقَوْلُ إِذَا امْتَنَعَ وَ لَا یُمْهِلُهُ النُّطْقُ إِذَا اتَّسَعَ .

آگاه باشید زبان پاره ای از انسان است که گفتار با آن همراهی نکند هر گاه شخص ناتوان باشد (گویا نگردد، یعنی چون کسی را توانائی سخن گفتن نباشد گفتار بر زبان او نیاید، مانند سائر اعضاء چنانکه شخص تا توانائی راه رفتن نداشته باشد پا به خودی خود راه نمی رود) و گفتار زبان را مهلت ندهد هر گاه شخص توانا باشد.

وَ إِنَّا لَأُمَرَاءُ الْکلَامِ وَ فِینَا تَنَشَّبَتْ عُرُوقُهُ وَ عَلَیْنَا تَهَدَّلَتْ غُصُونُهُ.

و ما (خاندان رسالت) امیران سخن هستیم (سخن در فرمان ما است) و ریشه های آن در ما فرو رفته و شاخه هایش بر ما گسترده شده (هر مطلبی را می توانیم در موقع مقتضی با منتهی درجه فصاحت و بلاغت و جامعیت بیان کنیم) .

وَ اعْلَمُوا رَحِمَکمُ اللَّهُ أَنَّکمْ فِی زَمَانٍ الْقَائِلُ فِیهِ بِالْحَقِّ قَلِیلٌ وَ اللِّسَانُ عَنِ الصِّدْقِ کلِیلٌ وَ اللَّازِمُ لِلْحَقِّ ذَلِیلٌ .

و خدا شما را بیامرزد، بدانید شما در زمانی زندگی می کنید که در آن گویای به حق اندک و زبان از راستگوئی کند و حق جوخوار است.

أَهْلُهُ مُعْتَکفُونَ عَلَى الْعِصْیَانِ مُصْطَلِحُونَ عَلَى الْإِدْهَانِ فَتَاهُمْ عَارِمٌ وَ شَائِبُهُمْ آثِمٌ وَ عَالِمُهُمْ مُنَافِقٌ وَ قَارِنُهُمْ مُمَاذِقٌ لَا یُعَظِّمُ صَغِیرُهُمْ کبِیرَهُمْ وَ لَا یَعُولُ غَنِیُّهُمْ فَقِیرَهُمْ.

مردم بر نافرمانی (خدا و رسول) آماده شده اند، و بر مماشات و سازگاری با هم (برای پیروی از خواهشهای نفس) یار شده همراه گشته اند، جوانشان بدخو، و پیرشان گناهکار، و داناشان دورو، و سخنرانشان چاپلوس است، کوچکشان به بزرگشان احترام نمی نهند، و توانگرشان از بینواشان دستگیری نمی نماید.