بَعَثَهُ حِینَ لَا عَلَمٌ قَائِمٌ وَ لَا مَنَارٌ سَاطِعٌ وَ لَا مَنْهَجٌ وَاضِحٌ.
خداوند حضرت رسول را مبعوث فرمود هنگامیکه نه نشانهاى بر پا بود (فترت ما بین آخرین پیغمبر و آن حضرت مردم را از راه حقّ دور نموده) و نه روشنائى نمایان (شریعت حقّه پنهان شده کسى از خدا پیروى نمى نمود) و نه راه روشن آشکار (همه در گمراهى و نادانى سرگردان بودند، پس آن حضرت بشر را هدایت نموده و از بدبختى نجات داد).
*تَرِدُ عَلَى أَحَدِهِمُ الْقَضِیَّةُ فِی حُکمٍ مِنَ الْأَحْکامِ فَیَحْکمُ فِیهَا بِرَأْیِهِ ثُمَّ تَرِدُ تِلْک الْقَضِیَّةُ بِعَیْنِهَا عَلَى غَیْرِهِ فَیَحْکمُ فِیهَا بِخِلَافِ قَوْلِهِ ثُمَّ یَجْتَمِعُ الْقُضَاةُ بِذَلِک عِنْدَ الْإِمَامِ الَّذِی اسْتَقْضَاهُمْ فَیُصَوِّبُ آرَاءَهُمْ جَمِیعاً وَ إِلَهُهُمْ وَاحِدٌ!
هنگامی که در حکمی از احکام قضیه ای برای یکی از قضات مطرح می گردد، با رای خود در آن قضیه حکم می کند. سپس عین همان قضیه به قاضی دیگری روی می آورد، این قاضی بر خلاف حکم شخص اولی قضاوت می نماید. سپس قضاوت مزبور برای تشخیص و واقعیت، نزد آن رهبر که آنان را به قضاوت نصب کرده است، جمع می شوند آن رهبر همه آراء آنان را تصویب می نماید.
وَ نَبِیُّهُمْ وَاحِدٌ وَ کتَابُهُمْ وَاحِدٌ أَ فَأَمَرَهُمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِالِاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ.
در صورتی که خدای آنان یکی است، پیامبر آنان یکی است کتابشان یکی است. آیا خداوند سبحان است که آنان را به اختلاف دستور داده است و آنان اطاعتش کرده اند! یا آنان را از اختلاف نهی نموده، و آنان مخالفتش کرده اند!
أُوصِیکمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أُحَذِّرُکمُ الدُّنْیَا فَإِنَّهَا دَارُ شُخُوصٍ وَ مَحَلَّةُ تَنْغِیصٍ سَاکنُهَا ظَاعِنٌ وَ قَاطِنُهَا بَائِنٌ تَمِیدُ بِأَهْلِهَا مَیَدَانَ السَّفِینَةِ تَقْصِفُهَا الْعَوَاصِفُ فِی لُجَجِ الْبِحَارِ .
بندگان خدا شما را بتقوى و اطاعت از خدا سفارش میکنم، و از دنیا بر حذر مى نمایم، زیرا دنیا سراى کوچ کردن و جاى کدورت و ناخوشى است، ساکن آن رونده و مقیم آن جدا شونده است، اهل خود را به جنبش مى آورد و در کشاکش مى اندازد مانند جنبانیدن کشتى که بادهاى سخت در میان دریاها آنرا به حرکت و اضطراب در آورده باشد.
الحکم للقرآن
حکم از آن قرآن است
أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِیناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَى إِتْمَامِهِ أَمْ کانُوا شُرَکاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ یَقُولُوا وَ عَلَیْهِ أَنْ یَرْضَى أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِیناً تَامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ (صلى الله علیه وآله) عَنْ تَبْلِیغِهِ وَ أَدَائِهِ وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ یَقُولُ ما فَرَّطْنا فِی الْکتابِ مِنْ شَیْءٍ وَ فِیهِ تِبْیَانٌ لِکلِّ شَیْءٍ وَ ذَکرَ أَنَّ الْکتَابَ یُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لَا اخْتِلَافَ فِیهِ.
یا خداوند سبحان دینی ناقص فرستاده و از آن برای تکمیل دین کمک خواسته است! یا این قضات شرکای خداوندی در حکمند که آنان می توانند مطابق رای خود بگویند و خداوند رضایت به حکم آنان بدهد! یا خداوند دینی کامل فرستاده است، ولی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)در تبلیغ و ادای آن دین تقصیر نموده است!در صورتی که خداوند سبحان می گوید: ما فرطنا فی الکتاب من شیئی (ما در قرآن هیچ تفریطی نکرده ایم) و فیه تبیان لکل شیئی (و در قرآن برای همه چیز بیانی است) و خدا متذکرشده است که بعضی از آیات کتاب الهی، بعض دیگر را تصدیق می نماید و در این کتاب اختلاف وجود ندارد.
فَمِنْهُمُ الْغَرِقُ الْوَبِقُ وَ مِنْهُمُ النَّاجِی عَلَى بُطُونِ الْأَمْوَاجِ تَحْفِزُهُ الرِّیَاحُ بِأَذْیَالِهَا وَ تَحْمِلُهُ عَلَى أَهْوَالِهَا فَمَا غَرِقَ مِنْهَا فَلَیْسَ بِمُسْتَدْرَک وَ مَا نَجَا مِنْهَا فَإِلَى مَهْلَک عِبَادَ اللَّهِ الْآنَ فَاعْلَمُوا وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ وَ الْأَبْدَانُ صَحِیحَةٌ وَ الْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ وَ الْمُنْقَلَبُ فَسِیحٌ وَ الْمَجَالُ عَرِیضٌ قَبْلَ إِرْهَاقِ الْفَوْتِ وَ حُلُولِ الْمَوْتِ فَحَقِّقُوا عَلَیْکمْ نُزُولَهُ وَ لَا تَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ.
پس بعضى از مسافرین غرق و هلاک شوند، و بعضى رهائى یافته بروى موجها دست و پا مى زنند و بادها آنها را از سمتى بسمت دیگر برده بترس و نگرانى مبتلى مى سازد، آنکه غرق شد باز یافت او ممکن نیست، و آنکه رهائى یافت بطرف تباه شدن مى رود (خلاصه مردم در دنیا همچون کشتى شکستگان دریا بعضى از بین رفته اند و از ایشان خبر و نشانى نیست و بعضى گرفتار خواهش هاى نفس بوده و در راه نابودى سیر می کنند).
عِبَادَ اللَّهِ الْآنَ فَاعْلَمُوا وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ وَ الْأَبْدَانُ صَحِیحَةٌ وَ الْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ وَ الْمُنْقَلَبُ فَسِیحٌ وَ الْمَجَالُ عَرِیضٌ قَبْلَ إِرْهَاقِ الْفَوْتِ وَ حُلُولِ الْمَوْتِ فَحَقِّقُوا عَلَیْکمْ نُزُولَهُ وَ لَا تَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ.
بندگان خدا، اکنون که زبانها باز و بدنها تندرست و اندام فرمانبر و جاى آمد و شد فراخ و فرصت باقى است کار کنید (خدا را عبادت و بمردم خدمت نمائید) پیش از شتافتن نیستى و رسیدن مرگ، و آمدن آنرا بر خودتان محقّق دانید و منتظرش نباشید (چون مسلّم است که مرگ شما را در مى یابد آنرا آمده باور دارید، ولى مانند شخصى منتظر چشم براه آن نبوده بیکار نمایند).
أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِیناً نَاقِصاً فَاسْتَعَانَ بِهِمْ عَلَى إِتْمَامِهِ أَمْ کانُوا شُرَکاءَ لَهُ فَلَهُمْ أَنْ یَقُولُوا وَ عَلَیْهِ أَنْ یَرْضَى أَمْ أَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ دِیناً تَامّاً فَقَصَّرَ الرَّسُولُ (صلى الله علیه وآله) عَنْ تَبْلِیغِهِ وَ أَدَائِهِ وَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ یَقُولُ ما فَرَّطْنا فِی الْکتابِ مِنْ شَیْءٍ وَ فِیهِ تِبْیَانٌ لِکلِّ شَیْءٍ وَ ذَکرَ أَنَّ الْکتَابَ یُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ أَنَّهُ لَا اخْتِلَافَ فِیهِ.
لذا خداوند سبحان فرموده است و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا (اگر این قرآن از نزد غیر خدا نازل شده بود، اختلاف زیادی در آن پیدا می کردند.) ظاهر قرآن زیبا و شگفت انگیز و باطن آن عمیق است شگفتی های قرآن فناناپذیر و معانی بی نظیرش را پایانی نیست و تاریکی ها بدون استمداد از آن مرتفع نخواهد گشت.