فَاعْمَلُوا وَ أَنْتُمْ فِی نَفَسِ الْبَقَاءِ وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ وَ التَّوْبَةُ مَبْسُوطَةٌ وَ الْمُدْبِرُ یُدْعَى وَ الْمُسِیءُ یُرْجَى قَبْلَ أَنْ یَخْمُدَ الْعَمَلُ وَ یَنْقَطِعَ الْمَهَلُ وَ یَنْقَضِیَ الْأَجَلُ وَ یُسَدَّ بَابُ التَّوْبَةِ وَ تَصْعَدَ الْمَلَائِکةُ .
پس (از ستایش خداوند متعال و درود بر پیغمبر اکرم و آل او بدانید دنیا همیشه باقى و بر جا نیست، بنا بر این تا مى توانید مطابق دستور خدا و رسول) کار کنید در حالیکه در فراخى زندگانى هستید (زنده اید) و نامه ها (ى اعمالتان براى ثبت گفتار و کردار نیک) گشوده (بسته نشده) و توبه و بازگشت گسترده (پذیرفته) است، و رو گرداننده (گناهکار) خوانده میشود (که از کار زشت دست بر داشته توبه و بازگشت نماید) و بد کار را امیدوارى مى دهند(تا کردار زشتش را جبران نماید) پیش از آنکه چراغ عمل خاموش گشته فرصت از دست برود، و مدّت بسر آید، و راه توبه و بازگشت بسته شود، و ملائکه به آسمان بالا روند (از محو و اثبات نامه اعمال قلم را باز دارند).
فَأَخَذَ امْرُؤٌ مِنْ نَفْسِهِ لِنَفْسِهِ وَ أَخَذَ مِنْ حَیٍّ لِمَیِّتٍ وَ مِنْ فَانٍ لِبَاقٍ وَ مِنْ ذَاهِبٍ لِدَائِمٍ .
پس (پیش از رسیدن مرگ یعنى موقعى که نمى توان کارى انجام داد) بایستى مرد از خود براى خویش و از زندگى براى مرگ و از نیستى براى هستى و از گذرنده براى باقى ماننده نتیجه بگیرد (در دنیا خود را بکار گمارد تا در آخرت او را بکار آید).
امْرُؤٌ خَافَ اللَّهَ وَ هُوَ مُعَمَّرٌ إِلَى أَجَلِهِ وَ مَنْظُورٌ إِلَى عَمَلِهِ امْرُؤٌ أَلْجَمَ نَفْسَهُ بِلِجَامِهَا وَ زَمَّهَا بِزِمَامِهَا فَأَمْسَکهَا بِلِجَامِهَا عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ وَ قَادَهَا بِزِمَامِهَا إِلَى طَاعَةِ اللَّهِ.
مردیکه از خدا ترسید (و در عمل کوشید) در حالیکه تا رسیدن مرگ او را فرصت داده و تا انجام عمل او را مهلت دادهاند، مردى است که نفس خود را در دهان بند زده و مهار آنرا در اختیار دارد، پس خود را با دهان بند نفس از آنچه خداوند نهى فرموده باز داشته، و به مهار آن خویش را بسوى طاعت و فرمانبرى از خداوند مى کشد.