وَ إِنَّمَا سُمِّیَتِ الشُّبْهَةُ شُبْهَةً لِأَنَّهَا تُشْبِهُ الْحَقَّ فَأَمَّا أَوْلِیَاءُ اللَّهِ فَضِیَاؤُهُمْ فِیهَا الْیَقِینُ وَ دَلِیلُهُمْ سَمْتُ الْهُدَى.
شبهه از این جهت شبهه نامیده شده که شبیه و مانند حق است (هرکس نمی تواند میان حق و باطل تمییز دهد) پس روشنی دوستان خدا در شبهه ایمان و اعتقاد ایشان است (به خدا و رسول) و راهشان راه هدایت و رستگاری است (که از آن راه پیروان خود را از تاریکیهای شبهه ها نجات داده و حق را به آنان آشکار می نمایند).
وَ أَمَّا أَعْدَاءُ اللَّهِ فَدُعَاؤُهُمْ فِیهَا الضَّلَالُ وَ دَلِیلُهُمُ الْعَمَى .
و امّا دشمنان خدا دعوت کننده شان در آن شبهه ضلالت و گمراهى است و رهنماى شان کورى و سرگردانى (که بسبب آن پیروان خود را در دنیا بد بخت و در آخرت بعذاب الهىّ گرفتار مى سازند)
فَمَا یَنْجُو مِنَ الْمَوْتِ مَنْ خَافَهُ وَ لَا یُعْطَى الْبَقَاءَ مَنْ أَحَبَّهُ.
پس (پیروان دوستان خدا نباید از مرگ و کشته شدن بیم داشته باشند، زیرا) کسیرا هم که از مرگ بیم داشته باشد بالأخره نجات و رهائى از آن نیست و کسیکه دوستدار زنده بودن باشد همیشه باقى و زنده نخواهد ماند (بنا بر این شایسته آنست که شخص به زندگى موقّتى دنیا دل نبندد و از مرگ و پیکار در راه خدا براى نصرت دین رو نگرداند).